خواندن شعر تیلیم خان توسط گروه "ائل سئون"
خواننده :امیر علی صابر
بالابان:بهرام علی بهروزی
شعر:حکیم تیلیم خان
خواننده :امیر علی صابر
بالابان:بهرام علی بهروزی
شعر:حکیم تیلیم خان
tilimkhan.miyanali.com
telba.mihanblog.com
telemkhan.blogfa.com
savalantel.blogfa.com
www.azneyestan.com
تيليم خان از اهالي «مراغه» ساوه است كه در «موسه للاوا» مسكن گرفته و به دختري از اهالي آنجا دل مي بازد. كدخداي ده، مهري –محبوبه تيليم خان- را به لطايف الحيل از چنگ تيليم خان بدر آورده، و جزو هداياي خود به نزد صفرخان كه در مقام حكومت ساوه است، مي فرستد. تيليم خان ، ساز عاشقي بر دوش ، در پي محبوبه خود روان مي شود و خود را به ساوه مي رساند.
آیا داستان عشق بزرگ مردی به نام تیلیم خان را شنیده اید ؟ داستانی شنیدنی تر و جانگداز تر از عشق شهریار ، مثل داستان لیلی و مجنون .ویکتور هوگو می گوید : عاشقان به وسیله ی آوا و نوای پرندگان به هم پیغام می فرستند . آوا و نوای عاشقان شنیدنی ، گفتنی و خواندنی است . شاید شنیدن داستان تیلیم خان برای شما هم سر آغاز عشقی شود شنیدنی که حافظ گفت : عاشق شو ارنه روزی کار جهان سر آید
نا خوانده درس مقصود از کار گاه هستی . تیلیم در جوانی عاشق دختری می شود به نام مهری . مهری را به تیلیم نمی دهند و یکی از امرای شیراز او را به زنی می گیرد .زیبایی مهری از زبان و چشم تیلیم شنیدنی است . تیلیم در اشتیاق مهری از زادگاهش تا شیراز که فرسنگ ها راه است طی طریق می کند . تیلیم نجار بوده است .در شیراز به کار نجاری مشغول می شود و مترصد است که طوری خود را به مهری برساند . از قضا فرزندان مهری گذارشان به حجره ی تیلیم می افتد و تیلیم با آن ها مهربانی ها می کند چنان که وقتی به خانه بر می گشته اند دیگر میلی برای خوردن و آشامیدن نمی یابند . مهری وقتی دلیل را جویا می شود به تیلیم می رسد .با لباسی مردانه به سراغ تیلیم می رود و تیلیم او را می شناسد . مهری به تیلیم می گوید که باید از شیراز برود چون اگر شوهرش سیف الله خان آگاه شود او را می کشد .تیلیم سوز و گداز عاشقانه اش را به دست قلم می سپارد و شعر هایی شنیدنی و حکیمانه می سراید . او به مقصود آفرینش که همانا عشق است می رسد هرچند هیچگاه دستش به مهری نمی رسد .