وصف سیمای حضرت رسول(ص) وعلی (ع) در شعر حکیم تیلیم خان
چکیده:
تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به رسول خدا(ص)و علی(ع) به اندازه قامت تاریخ شعر اسلامی است.در این مقاله سیمای رسول خدا(ص)و علی(ع) در شعرحکیم تیلیم خان بررسی میشود. درپایان به واسطه فیض بودن ائمه معصومین(ع)در اشعار تیلیم خان و تطبیق با نظر مفسران قرآن کریم میپردازد .
مقدمه:
تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) به اندازه قامت تاریخ شعر اسلامی است. اما به لحاظ اینکه اصل شعر در میان افراط و تفریط سرگردان است؛ و به دشواری به حیّز اعتدال در می آید، شعر مدح و ستایش هم به قیاس مخاطبان خود و تعبیرات و ترکیباتی که در آن به کار می رود، مدام در فراز و نشیب بوده و هست.
در اسلام، شاعران مسلمان از همان روزگار بعثت حضرت رسول(ص) به این سو، به سرایش اشعاری در ستایش پیامبر (ص)و علی(ع) می پرداختند. اشعار ابوطالب رضیالله عنه نمونه روشنی از این قبیل ستایشها است. بخش عمدهی آن در دیوان ابوطالب به چاپ رسیده است[1]. پس از آن در مدینه، شاعران فراوانی مانند حسّان بن ثابت، کعب بن مالک، عبدالله بن رواحه (هر سه انصاری خزرجی) در ستایش از اسلام و رسول خدا (ص) وخاندان پاک او و همچنین هجو دشمنان آن حضرات اشعاری سرودهاند. این اشعار گاه با ابتکار خود اصحاب سروده می شد و گاه به عنوان جوابی برای اشعار مشرکان انشاد می گردید. در سیره ابن اسحاق بعضی از این اشعار ثبت شده است. بعد از دوره حیات ائمه(ع)، این مسیر همچنان پررونقتر ادامه دارد. در عصر صفوی اوج میگیرد وبعدها در دورهی قاجار نیز اشعاری در منقبت ومدح اهل بیت سروده میشود ازجمله شعرایی که در دورهی قاجار در مدح اهل بیت اشعاری در این زمینه دارد؛ حکیم تیلیم خان است.
تیلیم خان هم مثل هزاران شاعر دیگر که به مناسبت معراج پیامبر(ص)، شفاعت اهل بیت(ع) در قیامت، روز بعثت و روز غدیر میسرودند اشعاری دارد. البته با این تفاوت که اشعارفارسی وعربی آنها را در تذکرة الشعرا و جلد نخست الغدیر با ذکر منابع میتوان دید. اما شعرهای تیلیم خان را فقط باید در میان مردمان ترک جستوجو کرد.
واسطه فیض
در اشعار تیلیم سیمای اهل بیت واسطهی فیض و رابطه عام غیب و شهود معرفی میشود، همه موجودات عالم امکان، آیات و نشانههاى حضرت حقاند .
مالک المولکدور اول الله اعلا، وارودور اودرگاهدا صدصد گدا.
محرم الاسراردور دردلره مرهم، هر عملی گر صالح السا معادا
افاضه فیض از مبدء، نیازمند بواسطه است و انبیاء واسطه فیوضات الهى نسبت به ببندگان میباشند[1].
بعضى از مفسرین چنین اظهار میدارند که شفاعت یکى از اسباب و واسطه ایصال خیر است خواه راجع بامور تکوینى باشد یا تشریعى. در امور تکوینى مقصود از توسط همان اسبابى است که بتوسط آن از مبدء متعال بمادون فیض میرساند. اسباب مسخر امر حقاند و به مشیت و امر تکوینى او اسباب واسطه در فیض میگردند و آنان منتظر فرمان اویند و در تشریعیات در مقام مجازات اخروى آن نیز بامر حق کسان لایق مأذون در شفاعتند که واسطه در ایصال فیض گردند. که بتوسط آنها فیض بخشش و عفو باشخاص عاصى و افاضه رحمت باهل ایمان و تقوى برسانند. سوره الم سجده آیه 4 میفرماید: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ. در بحث شفاعت بامور تشریعیه منطبق میگردد همانطور با امور تکوینیه نیز منطبق میگردد. یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ[i] . بر اساس نظر مفسران، رسول خدا و ائمهی معصومین (ع) واسطهی فیوضات الهى نسبت ببندگان میباشند. هر کدام به قدر وسعت وجودى خود اسما و صفات خداى سبحان را نشان مىدهند . حضرات معصومان (ع) چون واسطه فیض و رابطه عام غیب و شهودند، آیینه تمام نماى اسما و صفات حضرت حق اند . در زیارت جامعه کبیره مىخوانیم: «من والا کم فقد و الى الله و من عاداکم فقد عادى الله; هر که شما را دوست دارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما دشمنى ورزد، با خدا دشمنى کرده است .» همان گونه که در آیینه مىتوان صورت اشیا را مشاهده کرد، در آیینه وجود معصوم (ع) مىتوان جلوه اسما و صفات خداوند متعال را نگریست . البته منظور از مشاهده حضرت حق رؤیتحسى و بصرى نیست; زیرا پروردگار نه جسمانى است و نه محسوس . غرض این است که انسان کامل (معصوم) جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است؛ آن هم به کاملترین وجه . از این رو، در هیچ آیینهاى بهتر از آیینه انسان کامل نمىتوان حق را مشاهده کرد . اشعار تیلیم خان بر این اساس فرمودهی امام على (ع): «براى خداوند هیچ آیت و نشانهاى بزرگتر از من نیست[2]» . همه نشانگر فهم عمیق ودرک تیلیم خان را نشان میدهد. چرا که حضرات معصومین (ع) نور واحدند - و به تعبیر بلند زیارت جامعه کبیره «ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحدة؛ به درستى که ارواح شما و نور و طینتشما یکى است .» - این حکم پشتوانه و وتکیهگاه شعر حکیم تیلیم است چرا که حضرات معصومین (ع) عظیمترین آیت و نشانههای پرودگارند.
شخصى براى دیدار با امام باقر (ع) به خانه وى مراجعه کرد و پیش از اجازه ورود، به کار ناروا دستیازید . حضرت امام باقر (ع) از درون اتاق بر او بانگ زد و با سرزنش اجازه ورودش داد . مرد در محضر امام عرضه داشت: به خدا سوگند، نظر گناه آلود نداشتم؛ تنها مىخواستم بر یقین خود درباره علم و آگاهى شما بیافزایم . امام باقر (ع) پس از تصدیق سخن او فرمود: آیا مىپندارید دیوارها، چنان که مانع دید شما است، از مشاهده ما نیز جلوگیرى مىکند؟! اگر چنین باشد، تفاوتى میان ما و شما نخواهد بود. آنگاه امام آن شخص را از تکرار چنان عملى برحذر داشت[3]. همچنین امام على (ع) میفرمایند: امام، محورى است که حق در همه زمینهها بر مدار او مىگردد و آن حق محورى که درباره امام على (ع) آمده است، وصف مشترک همه انبیا، اولیا و اهل بیت رسول خدا (ص) است[4]. به همین خاطر در اشعار تیلیم هم میبینیم که وصفی که برای پیامبر(ص) دارد برای امام حسین (ع) هم از همان اوصاف در منظومه های خود استفادهمیکند.
حسنین حؤرمتی ایچون ای آقا، سواره سن نظر ائیله آیاغا.
دولاشیبدیر منه باشدان آیاغا، لوطف ائیله سن، غم نخینی اوزرسن.
ودر جای دیگری چنین سروده است. .... من شفاعت خود را از ده به اضافه چهار میخواهم، به همین خاطرمرا از روز حشر باکی نیست. شفامی استرم اربع عشردن، تیلیم باکیم یوخ خوف محشردن.
سیزین کمی پیشوالارون ائیچنده.در پایان میتوان به این نتیجه رسید که حکیم تیلیمخان حقیقتا یکی از ارادتمندان ائمهی اطهار(ع) است. ونگاهی منطقی به آنها دارد. ائمهی اطهار را نشان وآیهی حق براهل زمین وآسمان میداند. وبه قول خود او ایستاده به سلامشان، چرا که شأن ومنزلت اهل بیت ازشأن صدو بیست وچهار هزار نبی بالاتراست؛ وحضرت حق جلجلاله در شأنشان فرمودهاست لولاک لولا...
.یوز ایگیرمی دوردمین نبی دن اعلا حق شأنیزه یه دئیر لولاک لولا[5]
تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به رسول خدا(ص)و علی(ع) به اندازه قامت تاریخ شعر اسلامی است.در این مقاله سیمای رسول خدا(ص)و علی(ع) در شعرحکیم تیلیم خان بررسی میشود. درپایان به واسطه فیض بودن ائمه معصومین(ع)در اشعار تیلیم خان و تطبیق با نظر مفسران قرآن کریم میپردازد .
مقدمه:
تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) به اندازه قامت تاریخ شعر اسلامی است. اما به لحاظ اینکه اصل شعر در میان افراط و تفریط سرگردان است؛ و به دشواری به حیّز اعتدال در می آید، شعر مدح و ستایش هم به قیاس مخاطبان خود و تعبیرات و ترکیباتی که در آن به کار می رود، مدام در فراز و نشیب بوده و هست.
در اسلام، شاعران مسلمان از همان روزگار بعثت حضرت رسول(ص) به این سو، به سرایش اشعاری در ستایش پیامبر (ص)و علی(ع) می پرداختند. اشعار ابوطالب رضیالله عنه نمونه روشنی از این قبیل ستایشها است. بخش عمدهی آن در دیوان ابوطالب به چاپ رسیده است[1]. پس از آن در مدینه، شاعران فراوانی مانند حسّان بن ثابت، کعب بن مالک، عبدالله بن رواحه (هر سه انصاری خزرجی) در ستایش از اسلام و رسول خدا (ص) وخاندان پاک او و همچنین هجو دشمنان آن حضرات اشعاری سرودهاند. این اشعار گاه با ابتکار خود اصحاب سروده می شد و گاه به عنوان جوابی برای اشعار مشرکان انشاد می گردید. در سیره ابن اسحاق بعضی از این اشعار ثبت شده است. بعد از دوره حیات ائمه(ع)، این مسیر همچنان پررونقتر ادامه دارد. در عصر صفوی اوج میگیرد وبعدها در دورهی قاجار نیز اشعاری در منقبت ومدح اهل بیت سروده میشود ازجمله شعرایی که در دورهی قاجار در مدح اهل بیت اشعاری در این زمینه دارد؛ حکیم تیلیم خان است.
تیلیم خان هم مثل هزاران شاعر دیگر که به مناسبت معراج پیامبر(ص)، شفاعت اهل بیت(ع) در قیامت، روز بعثت و روز غدیر میسرودند اشعاری دارد. البته با این تفاوت که اشعارفارسی وعربی آنها را در تذکرة الشعرا و جلد نخست الغدیر با ذکر منابع میتوان دید. اما شعرهای تیلیم خان را فقط باید در میان مردمان ترک جستوجو کرد.
واسطه فیض
در اشعار تیلیم سیمای اهل بیت واسطهی فیض و رابطه عام غیب و شهود معرفی میشود، همه موجودات عالم امکان، آیات و نشانههاى حضرت حقاند .
مالک المولکدور اول الله اعلا، وارودور اودرگاهدا صدصد گدا.
محرم الاسراردور دردلره مرهم، هر عملی گر صالح السا معادا
افاضه فیض از مبدء، نیازمند بواسطه است و انبیاء واسطه فیوضات الهى نسبت به ببندگان میباشند[1].
بعضى از مفسرین چنین اظهار میدارند که شفاعت یکى از اسباب و واسطه ایصال خیر است خواه راجع بامور تکوینى باشد یا تشریعى. در امور تکوینى مقصود از توسط همان اسبابى است که بتوسط آن از مبدء متعال بمادون فیض میرساند. اسباب مسخر امر حقاند و به مشیت و امر تکوینى او اسباب واسطه در فیض میگردند و آنان منتظر فرمان اویند و در تشریعیات در مقام مجازات اخروى آن نیز بامر حق کسان لایق مأذون در شفاعتند که واسطه در ایصال فیض گردند. که بتوسط آنها فیض بخشش و عفو باشخاص عاصى و افاضه رحمت باهل ایمان و تقوى برسانند. سوره الم سجده آیه 4 میفرماید: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ. در بحث شفاعت بامور تشریعیه منطبق میگردد همانطور با امور تکوینیه نیز منطبق میگردد. یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ[i] . بر اساس نظر مفسران، رسول خدا و ائمهی معصومین (ع) واسطهی فیوضات الهى نسبت ببندگان میباشند. هر کدام به قدر وسعت وجودى خود اسما و صفات خداى سبحان را نشان مىدهند . حضرات معصومان (ع) چون واسطه فیض و رابطه عام غیب و شهودند، آیینه تمام نماى اسما و صفات حضرت حق اند . در زیارت جامعه کبیره مىخوانیم: «من والا کم فقد و الى الله و من عاداکم فقد عادى الله; هر که شما را دوست دارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما دشمنى ورزد، با خدا دشمنى کرده است .» همان گونه که در آیینه مىتوان صورت اشیا را مشاهده کرد، در آیینه وجود معصوم (ع) مىتوان جلوه اسما و صفات خداوند متعال را نگریست . البته منظور از مشاهده حضرت حق رؤیتحسى و بصرى نیست; زیرا پروردگار نه جسمانى است و نه محسوس . غرض این است که انسان کامل (معصوم) جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است؛ آن هم به کاملترین وجه . از این رو، در هیچ آیینهاى بهتر از آیینه انسان کامل نمىتوان حق را مشاهده کرد . اشعار تیلیم خان بر این اساس فرمودهی امام على (ع): «براى خداوند هیچ آیت و نشانهاى بزرگتر از من نیست[2]» . همه نشانگر فهم عمیق ودرک تیلیم خان را نشان میدهد. چرا که حضرات معصومین (ع) نور واحدند - و به تعبیر بلند زیارت جامعه کبیره «ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحدة؛ به درستى که ارواح شما و نور و طینتشما یکى است .» - این حکم پشتوانه و وتکیهگاه شعر حکیم تیلیم است چرا که حضرات معصومین (ع) عظیمترین آیت و نشانههای پرودگارند.
شخصى براى دیدار با امام باقر (ع) به خانه وى مراجعه کرد و پیش از اجازه ورود، به کار ناروا دستیازید . حضرت امام باقر (ع) از درون اتاق بر او بانگ زد و با سرزنش اجازه ورودش داد . مرد در محضر امام عرضه داشت: به خدا سوگند، نظر گناه آلود نداشتم؛ تنها مىخواستم بر یقین خود درباره علم و آگاهى شما بیافزایم . امام باقر (ع) پس از تصدیق سخن او فرمود: آیا مىپندارید دیوارها، چنان که مانع دید شما است، از مشاهده ما نیز جلوگیرى مىکند؟! اگر چنین باشد، تفاوتى میان ما و شما نخواهد بود. آنگاه امام آن شخص را از تکرار چنان عملى برحذر داشت[3]. همچنین امام على (ع) میفرمایند: امام، محورى است که حق در همه زمینهها بر مدار او مىگردد و آن حق محورى که درباره امام على (ع) آمده است، وصف مشترک همه انبیا، اولیا و اهل بیت رسول خدا (ص) است[4]. به همین خاطر در اشعار تیلیم هم میبینیم که وصفی که برای پیامبر(ص) دارد برای امام حسین (ع) هم از همان اوصاف در منظومه های خود استفادهمیکند.
حسنین حؤرمتی ایچون ای آقا، سواره سن نظر ائیله آیاغا.
دولاشیبدیر منه باشدان آیاغا، لوطف ائیله سن، غم نخینی اوزرسن.
ودر جای دیگری چنین سروده است. .... من شفاعت خود را از ده به اضافه چهار میخواهم، به همین خاطرمرا از روز حشر باکی نیست. شفامی استرم اربع عشردن، تیلیم باکیم یوخ خوف محشردن.
سیزین کمی پیشوالارون ائیچنده.در پایان میتوان به این نتیجه رسید که حکیم تیلیمخان حقیقتا یکی از ارادتمندان ائمهی اطهار(ع) است. ونگاهی منطقی به آنها دارد. ائمهی اطهار را نشان وآیهی حق براهل زمین وآسمان میداند. وبه قول خود او ایستاده به سلامشان، چرا که شأن ومنزلت اهل بیت ازشأن صدو بیست وچهار هزار نبی بالاتراست؛ وحضرت حق جلجلاله در شأنشان فرمودهاست لولاک لولا...
.یوز ایگیرمی دوردمین نبی دن اعلا حق شأنیزه یه دئیر لولاک لولا[5]
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت 12:44 توسط جواد صمدی تلم خان
|