بیان وانتقال انواع تفکّرات وتخیّلات شاعرانه که گویای احساسات پاک

وعواطف بی آلایش مردم محسوب میگردد.زمانیکه ادبیات شفاهی (فولکلور)

رواج داشته شعر تُرکی قالبی آرمانی بوده که بشیوایی زبان وبیان افزوده

واین مهم بعُهده شاغرانی امثال حکیم تیلیم خان بوده وایشان هم با مهارت

وتوانمندی بالایی از عُهده آن امانت بخوبی وبا قدرت بالایی بر آمده ،با توجّه

باینکه بعد از ارتحال شاعر بُزرگ تیلیم خان افرادی با کوتاه فکری که جدا از

فرهنگ وتاریخ وهنر وادب ویا از قلم فروشان خود فروخته بوده اند با بیشرمی

وبیرحمی برای گرفتن درهم ودیناری چند اشعار ودست نوشته های این مرد

بزرگ رایا حذف نمودند، یا با قصد جاهلانهو مُغرضانه مدارک واسناد مکتوب

شده را دراختیار بیگانگان گذاشته اند، واکثر مردم عوام و فریب خورده  با باز

کردن زبان خویش ساز مخالف را زدند ،بنا بگفته چند تن از بزرگان واساتید

فرهنگ وادبیات این مرزوبوم که دستشان از این دنیا کوتاه شده اکثر آثار

حکیم تیلیم خان را در موزه های فرانسه،

بریتانیا ، وروسیه سابق مشاهده نمودند.میدانیم ادبیات شفاهی کلید فهم

ودرک ادبیات کتبی است چرا که بسیاری از مسائل امروز نشاٌت گرفته از

همان آثار قدیمی است که سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده ویکی

از غنی ترین بخش های این ادبیات در زبان تُرکی همان شعر آشیقی است

که سابقه طولانی دارد وآشیقها جُزء بهترین خادمان فرهنگ وهُنر این منطقه

اند ، وتنها آشیقها هستند که در زنده نگهداشتن اشعار وآثار تیلیم خان تاٌثیر

بسزایی داشتند ودیوانی که اخیراً توسط آقای مُهندس امیری بچاپ رسیده

باسایر اشعار وآثار جمع آوری شده را هم بایستی مدیون این طیف آشیقهای

عاشق  باشیم .بهرصورت بعدازقرنی حرکتهایی در جمع آوری آثار تیلیم خان

بوجود آمد که محقّق   نستوه مرحوم دکتر علی کمالی از بند امیر قاراقان

ساوه در راستای  گرد آوری آثار حکیم تیلیم خان با همکاری مرحوم اکبر خان

رزّاقی (میصرقان ) قاراقان ساوه زحمات زیادی را متحمّل شد ،  و ازدست

نوشته های مرحوم احمدآقا محمودی از نوادگان حکیم تیلیم خان مره غئی  ،

واز کهنسالان و.......... حومه ساوه وقاراقان ساوه   در حال جمع آوری  بود ،

از طرفی    در سال 1363 .ش.  درشهرستان ساوه   استریو پخش کاست

های تُرکی آشیقی توسط آشیق گونش علی رمضانی احیاء شد  ضمن 

تقدیم دست نوشته ها وبیاض که توسط شخص علاقمند به تیلیم خان به

آشیق گونش هدیه داده بود  در جمع آوری اشعار و.... حکیم تیلیم خان 

 مرحوم دکتر کمالی را همراهی میکرد ، پس از جمع آوری کثیری از آثار

واشعار و....... تیلیم خان  ، وی تصمیم  داشت نسبت بچاپ جلد اول اشعار

تیلیم خان اقدام نماید متاسّفانه در سال 1375 با در گذشت نابهنگام  او

تلاشهای بیوقفه  ا ش بی ثمر ماند . تا اینکه یکی دیگر از علاقمندان به اشعار

وآثار این شاعر توانا که از زادگاه عارف بزرگ تیلیم خان روستای  (مره غئی )

بود بپاخاسته وبا جمع آوری آثار واشعار حکیم تیلیم خان  ،  با دست نوشته

هایی از آقایان .1. حیدر خادملو.2. کربلا عابدین شاه محمدی . 3.محمود علی

خادمی. 4. حسینعلی عسگری. 5. علیرضا پناهی ،  . 6.علی پاشا خادمی ، 

کاستی ازمرحوم کرمعلی غفّاری ، کاستی ازحاج فرج آقا جاودان

،وازروستای سنگک  کاستی از مرحوم آشیق محمد حسن هنرمند ، دفتری

ازنوشته های آقای محمد هادی مرشدخانلو ، وازقاراقان ابوالفضل یعقوبلو،از

رازقان آشیق رمضان باقی ، ازساوه غلامرضا یادگاری ، آشیق تقی مُحیط ،

مجتبی ذوالفقاری ، حبیبی از صفی آباد غرق آباد ساوه ،از شهرستان قُم 

مرحوم  روشندل حاج اسماعیل مُرادی، اسلامعلی هاشمی ، آشیق گونش

علی رمضانی ، از تهران محمد حیدری ،محمدرضا دارابی ، شهریار نصرت ا....

زرگر ، حسین پرهیزکار از کوشکان قاراقان  توابع ساوه  ، (ضمناً  ازبرادرانیکه 

در جمع آوری آثار واشعار این عارف بزرگ محقّق خستگی ناپذیر آقای مهندس

اسد ا... امیری  را یاری نمودند  چنانچه بعلت فراموشی نامی از آنها  ثبت

نشده پوزش میطلبیم ).    اقدام به چاپ دیوان حکیم تیلیم خان (جلد اول )

نمود که با استقبال خوب مردمی   اقدام به گرد آوری   جلد دوم آن  نمود و با

موفقیت  آماده چاپ  نمود،  امیدواریم  با  یاری خداوند  متعال در  جمع آوری

باقیمانده اشعار وآثار و........ حکیم تیلیم خان وبچاپ رساندن پی در پی جلد

ها  موفق باشد ،  سلامتی ، طول عُمر باعزّت وتوفیق روز افزون ایشان را

ازدرگاه خداوند منّان خواهانم .

از اشعار ویکی از سفرهای این شاعر بزرگ  بصورت کاست با صداو ساز

مرحوم آشیق ایسماعیل شاهمُرادی وبا صدا وساز آشیق گونش علی

رمضانی ضبط که از آنجمله مباحثه میش وتاک (درخت انگور ) معراج نامه

،دشت کربلا ، بیش از 10 کاست از اشعار پند آموز ،عرفانی و مذهبی و......

میباشد  وپخش آنها به استانهای مختلف ترک نشین آذربایجان شرقی وغربی

،زنگان ،اردبیل ،ارومیه ،همدان ،قزوین ، تهران ، کرج ،شهریار ، رباط کریم ،

شیراز ، ترک نشینهای خراسان ، ترکمن صحرا ، گلستان ، چهارمحال

وبختییاری ، و..... گسترش پیدا یافته واز طرفی چاپ مقالات مرحومان

پروفسور زهتابی و دکتر کمالی، روایت آشیقها ،با چاپ جلد اوّل دیوان حکیم

تیلیم خان ،چند مرحله گردهمایی خودجوش مردمی بمناسبت سالگرد تولد

شاعر در زادگاهش روستای (مره غئی ) برگزار گردید واین حرکات فرهنگی

وهنری بر آن شد تا شهرت آوازه این شاعر توانا بعنوان یکی از بزرگترین

وارزنده ترین شاعر وعارف ایرانی بگوش جهانیان برسد .درنتیجه چندین مراتب

از کشورهای ترکیه وآذربایجان (باکو) از آشیق گونش دعوت بعمل آمده که در

مراجعت بکشورهای یاد شده بااجرای برنامه هایش  که با خواندن از

( قوشما ) و(گارایلی ) های این شاعر ارزنده وی موفق به اخذ دیپلم هنری

از آکادمی فرهنگ وادبیات ،موسیقی (باکو) وچندین تندیس ولوح تقدیر از

کشور ترکیه گردیده که افتخار میکند با سرودن اشعار حکیم تیلیم خان به اخذ این

دیپلم وتندیس ولوح تقدیر نائل شده. وهم اکنون کشورهای خارجی بیصبرانه

یکی پس از دیگری سراغ این شاعر وعارف نامدار تُرک زبان رامیگیرند.حال

باتوجه باینکه شعر ترکی از بهترین مظاهر تجلّی هنر مردمان این منطقه

بشمار میآید وبسیاری از شاعران این سرزمین کُهن وسرافراز چه در گذشته

وحال در این قالب وبیان وزبان به شاعری پرداخته اند، بزرگترین،برترین ،ارزنده

ترین  وبی نظیرترین چهره ی فرهنگی وادبی وهنری این شهرستان تاریخی

(ساوه ) همانا مرحوم دده تیلیم خان است . که مهارت کافی نیز در ادبیات

عرب ، فارسی ، وتُرکی داشته وتوانسته از اندوخته هایش بهره کافی بُرده

وبا آمیزش با مردم منطقه مباهات وافتخار کرده است .اگر در سروده هایش

جستجو شود مشاهده میکنید ضمن مخالفت با رژیم وقت ، همیشه از

بیعدالتی های دُوران خویش بستوه آمده همچنان پرچم عُصیان بر داشته

وحامی توده ی مردم شُده،وهیچوقت با رژیم سر سازگاری ندارد، ودر طول

عُمر پر برکتش زیر بیرَق عُلمای اعلم ومَجتهدین اعظم بوده وبفرمایشات آن

مُعظّمین عمل میکرده که با ملاحظه باشعارهای مذهبی وعرفانی اش که

گویای این حقیقت هاست میتوان ویرا یکی ازبهترین مُفسّرین نامبرد که با بجا

گذاشتن اشعار مذهبی اش خدمات ارزنده ای را نیز بجامعهء دین مُبین اسلام

حتی مسلمانان جهان ارزانی داشته ، که میتوان از اشعار مذهبی اش احکام

نماز ، شکیّات وسهویات نماز ، اصول وفروع دین ، چهارده معصوم .ع.

انبیاء.ص. واولیا ء.ع .معراج نامه ، دشت کربلا ، زمین وآسمان ، در وصف

حضرت پیامبر اکرم .ص. در وصف  مُولا علی .ع. و......... نامبرد .واحتمال

میرود در زمان خودش بزرگترین راهنمای دینی برای مردم خود بوده که بعداز

قریب به دو قرن  گفته ها ، دست نوشته ها ، آثار واشعار بجای مانده این

شاعر توانا چنان در دل مردم منطقه و... ریشه دوانده وعشقی بوجود آورده

که از مرد وزن، پیر وجوان ، خاص وعام ویرا شناخته وهرکدام از آنها شعری از

این شاعر حفظ میباشند که در هر مجلس ومحفلی به نیکی از او نامبرده

میشود .واضافه مینمایم در مجالس های شادی از قبیل : عروسی ، اعیاد ،

میلاد ائمه اطهار .ع. شعبانیه ، جشن پیروزی 22 بهمن و ....... جهت اجرای

موسیقی آشیقی که از آشیقها دعوت میشود محال است آشیق ها برای

شروع اجرای برنامه شان   با خواندن از اشعار این حکیم توانا شعر دیگری

بزبان بیاورند . از سروده های تیلیم خان پیداست که با ادبیات شفاهی

سروکار داشته وبدین راه وروش شعر سروده واکثر غالب شعری ایشان :

(گارایلی ) ( قوشما ) (مُخمّس ) (تجنیس ) ( مُسدّس ) ( شاه ختایی )

(جیغالی تجنیس )  ( غزل )   و.... بوده که دروزن هئجا وعروض سروده ودر

صنعت شعر نیز از (ردالعجز وعلی الصدر )و.... نیز بهره برده، که خوشبختانه 

عُمده ترین گروه آشیقها هستند که اشعار زیبا ، دلنشین ،ومردم پسند این

شاعر بزرگ را بصورت سُنّتی وذُوقی وحرفه ای حفظ نمودند، چه بسا

بعضی از آنها حتی سواد خواندن ونوشتن را نداشته وندارند .امکان آن میرود

بعضاً برای رهایی از ابهامات در شعر تغییراتی داده وبا سلیقه ی شخصی

اشخاص در اشعار دخالتهایی داشته باشند، چون بسیاری از واژه ها والفاظ

در زمان خود شاعر کاربرد عمومی واجتماعی داشته وبعضاً هم در آنزمان

بعلت نبود امکانات فرهنگی و....بکار برده نمیشد .واز طرفی ممکن است

باگذر زمان واژه هایی کارکرد خویش را ازدست داده ویا بفراموشی سپرده

شده باشد ، وراویان بعد اقدام بجایگزینی واژه ها کرده اند . همین دخالتهای

ناروا ونا آگاهانه است که به ساختار ظاهری بسیاری از اشعار این حکیم بلند

آوازه آسیب جدّی وارد کرده، واحتمال میرود سیستم شعر را بطور حتم بهم

ریخته باشند ، همچنانکه از اینگونه اشعارها در دست بعضی از ناآگاهان دیده

شده که با تُوجیه و صحبتهای مُکرّر ازآوردن ویا  همکاری با اُستادان و....

خودداری نمودند .و....حالا اگر با اشعارو آثار بدست آمده که   اقشار مختلف

مردم فرهنگ وهنر دوست  کشورعزیزمان ایران ومردم اکثرکشورهادر اختیار

دارند  روبرو میشویم که انسان بودن ، چگونه زیستن ،خدا ودین شناسی ،

پرهیزگاری ، روز رستاخیز ، صفا وصمیمیّت ،خیرو نیکی ،مهرومحبّت

،دستگیری از مُستمندان ، انصاف ومُروّت ، جوانمردی وسخاوت ، غُرور ومنیّت

،تکبُّر ، عدالت  و....... را بما نشان  میدهد ودر بند بند گفته هایش حرف

وحدیث هایی  در باب رها شدن از قیدوبند زندگی وسر سپردگی به حق

تعالی را بما آموخته وسوره هایی  از کتاب خدا (قرآن کریم ) را بزیبایی در

قالب شعر از خود بیادگار گذاشته  :

 

                (سوره مبارکه حمد )

 

بِســـمِ الـّـله دیلیمده جـا ری ائیلــه دیـــــم

 

الرَّحمن الرَّحیــــم  مــورادیـــــم   هَمیـــن  

 

یقین کی خودای – ایککی عالــــم دیـــــر

 

اَلحَمـــــــــدُلِلّــــــهِ   رَبّ ِالعـــــــــــالمین  

 

اَلرَّحمن دی یَندَه بخشا یَنــــــــده دیـــر

 

اَلرَّحیم بَس مهربـــــان –  بَنــدَه دیـــــــر

 

مالِکِ پــادشاه حَیّ – زینـــــــدَه دیـــــــر

 

سلاطین – عادیل شاه –  یَــــــــوم ِالدّین 

 

اِیّـاکَ نَعبُــــــدُ عیبـــــــادتــــدیــــر بس

 

وَإِیَّاکَ نَستَعین دادَه چــات اِی کَس

 

اِهـــدِنا الصِّراطه ائیله دیم هَــــوَس

 

اَلمُستَقیم اوخــــودوم صِراطَ الَّـذین

 

اَنعَمتَ  ائیله دین انعــــام قائـــــــــــم

 

عَلَیهِم اولاردیـــــر قائل – ناعـــــــم

 

غَیرِالمَغضوب قیلــدین غضــب – دائم

 

اولـــــدولار عَلَیهِــــــــــم وَلا الضّالیّن

 

تیلیمین جَزاسین ائیلــــه سن آسان

 

به حق – علـــــی وحوسین وحَسن

 

بِحَقّ – حـــــــؤرمت – ربیع المَثان

 

سرهنگ عرصات یـــــا صاحب ِالدّین

 

              (سوره الفلق )

 

بِسمِ الله اوخودوم رَحمنِ الرَّحیــــم

 

قُل اعُـــــوذُ پناه ائیله دیـــــم بِحَــق

 

افلاک –  شرقِینی ائیله دی بر پـــا

 

عالیم دیــــربویـــــوروب بِرَبِّ الفَلَق

 

موجود ائدیب بیزی حَیّ  –  بی همتا

 

اونون بیرلیگینه دئمَک اولمــــاز لا

 

یقین بیزه دئییل بس مِــن شَرِّمــــــــا

 

چونکی اؤ خالیق دیر ، بیزلر دَه خَلق

 

وَمِــــــــن شَرِّغــــاسِقٍ بَس اِذا وَقَــــب

 

لوطف ائیله سَه آللاه چکمه ریک تَعَب

 

وَمِـن شَرّ ِالنَفّثـــــات فــــِـــــی العَجب

 

فی العُقَد ِی اوخـــــــو  یازگینان وَرَق

 

وَمِــــــن شَرّ ِحـــاسِدٍ  بَس  اِذا  حَســـَد

 

خودایـــا او شَرّی بیزدَن ائیلــــــه رَد

 

حسودلارشَرّینه دوچار اولسون دَرد

 

ذوالفیقارائیلـــه سین آراسیندان شَق

 

اَزَل گیجــــــــه من مَزاره گئدَنـــــدَه

 

نکیریــــن دَه سئــــــوالینی اِدَنـــــــده

 

جاوابینی تیلیم خانـــــدان گودَنــــده

 

یاعلی .ع.داده چات پؤزولور رَمـَق

          

             (الناس سوره سی )

 

بسم الله اوخــــــو سن رحمن الرحیــــــم

 

دئگی نَن قُــل اَعـــــــوذُ بِـــــرَبّ النّـــــاس

 

هَـــر غَمـــده اؤزومــــه شفیع ائیله رَم

 

صیدق ایله چـــــاغیررام یـــــا مَلِکِ النّاس

 

سن ایمیش سن لوطف ائیله یَن آز، یا چوخ

 

هر اوزاق گؤیولَه یاخین ، رُخ  با   رُخ

 

غیر – سندن داهــــی بیزَه پنـــــاه یــــوخ

 

اؤزوی ائحسان ائلــــَه یـــا إِلـــهِ النّـــاس

 

ائحتیاج تاپـــانـــــلار چاغیرار سنــــی

 

اَزَل ، اَبَد ، بــــاقی ، دَنی ،  یــــا غَنـــــی

 

یــــا واحِدَالقَهّــــــــار جمیع    بَنـــدَه نی

 

اؤزوی حفظ ائتگی نَن مِن شَرِّالوَسواس

 

اَلخَنّـــاسِ الَّـــذی شیطانـــــا لَـــــــــعنَت

 

یُوَسوِسُ ائیلر او ،خَلقــــــه وورار لَت

 

یـــا مَعــــدَنِ ائحسان ، دریای – رحمت

 

سن سَن اِی دانای –  فی صُدُورِالنَّاس

 

قودرتین خیالی هئچ عَقلــــه گیرمَز

 

نویسندَلردَه بیر حرفین یازمــــــــاز

 

سَنَه سیغینــــه نین گولــــو اوزولمَز

 

تیلیـــــم دئییر: مِنَ الجِنّةِ  وَالنّـــــــاس  

 

              (سوره الفیل )

بِسمِ اللّه اِبتدا بنـــــــــــام ِ خـــودا

 

اَلرَحمن ِالرَّحیم بخشاینــــده بیـــل

 

اَلـم تَرَه کَیفَ اَزبَــــــر ائیله دیــــــم

 

فَعــَـــلَ  رَبُّکَ بِاَصحابِ الفیـــــــل 

 

قــــــادر-مُطلق سن حـــــیّ    ذوالمَنَن

 

رسولَـــــه گؤندَرن قورآنــــــه اَحسَن

 

دؤرد کیتابدان اَفضل بو کیتابلی سَن

 

اَلـــــم  یَجعَل کَیــــدَهُـــم  فی تَضلیل

 

سابیق بونـــــــــدان برین اوّل ابتـــــدا

 

پَرنــــــدهِ عاجیز بی سَـــرو بــــی پــا

 

عــــدویَـــــه داش ووردو ایزَدِ یکتـــا

 

وَاَرسَلَ عَلَیهِـــــم طَیراً اَبــــــابیـــــــل

 

بیر ســـــوره دیر یازیلیبدور کلامدا

 

بـــــو صیفّتده،بو نیشاندا، بـــــو نامدا

 

اوخـــورلار قاریلَر هر صُبح وشامدا

 

تَـــرمِیهِـــــــــم بِحِِجارةٍ مِن سِجّیـــل

 

بونــو ذکر ائیله رَم نَهـــــارو لِیلَـــه

 

دَمبِدَم سؤئیلـــــه رم دردیمی بِیلــــه

 

تیلیم ! بـــو کلامون خَتمینی ائیلـــه

 

اوخــــــــوفَجَعَلَهُم کَعَصفٍ مَّأکول

 

               (سوره القدر)

بِسمِ اللهِ  اوخودوم الرَّحمنِ الرَّحیم

 

اِنّــــااَنــــــزَلناهُ فــــی لَیلَةِ القَـــــدر

 

حقّ نازِل ائیله دی قَدیر گئجَه سـی

 

وَ مــــــا اَدرائکَ ما لَیلَــــةِ القَـــــدر

 

مین آیــــه بَرابَر شَبِ قــــــــدیر دیر

 

غِیرِ شب دَه اولدوز اول سا بَدیر دیر

 

اؤ گئجه نین آدی شَبِ قــــــــدیر دیر

 

صَلِّ علی شرَفِ الَیلَـــةِ القَــــــــــــدر

 

خَیـــــرُمِن اَلفِ شَهرٍمِـن تَنَـــــــــزُّلُ

 

اَلمَلائَکَةُ وَالرُّوحُ مَلَک لَــــــــر دلیل

 

فیها بِاِذنِ قـــــــــدرتِ خــــودایِ جلیل

 

مُکَمَّل چهاردَه مِثـــــــلِ مــــــاه ِ بَـــــدر

 

رَبِّهِم وِرد ایلــــه چَکمَیَه سَن زَجـــــــر

 

مِن کُلّ اَمر اوخـــــو تا تاپا سَن اَجـــــر

 

سَلامُ هِــــیَ حَتّــــی مَطلَعِ الفَجـــــــــــر

 

هر گئجه دَن زییادَه دیر اؤنَــــه قَـــــــدر

 

بِه حُرمَتِ اَئَمّهِ دو جهـــانــــه شــــــــاه

 

ذَرّه کرَمینـــــــــدَن اِحسان ائت آلّلـــــه

 

تیلیــــــم عرضین ائیلـــــه قبولِ  درگاه

 

یئتیر   اِجابَتَه هَـــــــدَف اولسون صَدر

 

آردی وار